208 ـ جنوني
هو جنوني الهروي ، الهمداني ، المشهور بذي فنون .
من شعراء القرن التاسع الهجري في هراة ، عرف بالهجاء والهزل .
تقرب من الأمير غياث الدين سلطان حسين ابن الأمير فيروزشاه ، وصار من شعرائه ، ومدحه وحظي لديه .
له (ديوان شعر) ، ومن شعره :
گفتمش عيداست آن رخسار وابرو ماه عيد***گفت آرى روشن است اينحال نزد اهل ديد
گفتمش از چيست ماه نو چنين مشكل نما***گفت ميگردد زشرم ابروى من ناپديد
گفتمش غوغا بشام عيد از آن ابرو چراست***گفت آن كو ديد اين غوغا دگر خود را نديد
گفتمش در وعده وصل تو اشكم سائل است***گفت بسيار آن گدا در كوى ما خواهد دويد
وله أيضاً :
اى اهل جنون را بكمند تو زبونى***زانروى در آن حلقه زبون است جنونى
المراجع :
الذريعة ج9 قسم 1 ص207 ، ريحانة الأدب (فارسي) 1/432 ، لغت نامه دهخدا (فارسي) 16/131 ، فرهنگ سخنوران (فارسي) ص138 .