دعاؤه اذا صعد الصفا

عن علي بن النعمان يرفعه: كان عليه السلام اذا صعد الصفا استقبل القبلة ثم رفع يديه ثم يقول:

اَللَّهُمَّ اغْفِرْلي كُلِّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ قَطُّ، فَاِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَةِ، فَاِنَّكَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ.

اَللَّهُمَّ افْعَلْ بي ما اَنْتَ اَهْلُهُ، فَاِنَّكَ اِنْ تَفْعَلْ بي ما اَنْتَ اَهْلُهُ تَرْحَمْني، وَ اِنْ تُعَذِّبْني فَاَنْتَ غَنِيٌّ عَنْ عَذابي، وَ اَنَا مُحْتاجٌ اِلى رَحْمَتِكَ، فَيا مَنْ اَنَا مُحْتاجُ اِلى رَحْمَتِهِ اِرْحَمْني.

اَللَّهُمَّ لاتَفْعَلْ بي ما اَنَا اَهْلُهُ، فَاِنَّكَ اِنْ تَفْعَلْ بي ما اَنَا اَهْلُهُ تُعَذِّبْني وَ لَمْ تَظْلِمْني، اَصْبَحْتُ اَتَّقي عَدْلَكَ وَ لااَخافُ جَوْرَكَ، فَيامَنْ هُوَ عَدْلٌ لايَجُورُ اِرْحَمْني.

دعاى آن حضرت هنگاميكه بالاى كوه صفا مى رفت

على بن نعمان روايت كرده كه هر گاه آن حضرت روى كوه صفا مى رفت رو به قبله ايستاده و دستها را بلند كرده و مى فرمود:

خداوندا! هر گناهى كه انجام داده ام را ببخشاى و اگر بازگشتم تو نيز بخشش خود را تكرار كن، بدرستيكه تو آمرزنده و مهربانى.

خدايا! آنچه شايسته آنى را در حقم اعمال كن چرا كه اگر آنچه تو شايسته آنى را در حقم اعمال كنى مرا مشمول رحمتت قرار مى دهى، و اگر مرا عذاب نمائى تو از عذابم بى نياز و من محتاج به رحمت تو هستم، اى آنكه من نيازمند رحمتش هستم مرا مشمول رحمتت قرار ده.

خدايا! با من آنگونه كه من شايسته آنم عمل منما، چرا كه اگر اينگونه كنى مرا عذاب مى نمائى، در حاليكه در اين مورد ظلم و ستمى بر من اعمال نمى كنى، صبح كردم در حاليكه از عدلت هراسان و از ستم نمودنت ترسى ندارم، اى آنكه عدالت مطلق است و ستم نمى كند مرا مشمول رحمتت قرار ده.