دعاؤه في التحميد لله تعالى

اَللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى ما تَأْخُذُ وَ تُعْطي، وَ عَلى ما تُعافي وَ تَبْتَلي، حَمْداً يَكُونُ اَرْضَى الْحَمْدِ لَكَ، وَ اَحَبَّ الْحَمْدِ اِلَيْكَ، وَ اَفْضَلَ الْحَمْدِ عِنْدَكَ، حَمْداً يَمْلَأُ ما خَلَقْتَ وَ يَبْلُغُ ما اَرَدْتَ، حَمْداً لايُحْجَبُ عَنْكَ وَ لايَقْصُرُ دُونَكَ، حَمداً لايَنْقَطِعُ عَدَدُهُ، وَ لايَفْنى مَدَدُهُ.

فَلَسْنا نَعْلَمُ كُنْهَ عَظَمَتِكَ إلاَّ اَنَّا نَعْلَمُ اَنَّكَ حَىٌّ قَيُّومٌ، لاتَأْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ، لَمْ يَنْتَهِ اِلَيْكَ نَظَرٌ وَ لَمْ يُدْرِكْكَ بَصَرٌ، اَدْرَكْتَ الْاَبْصارَ وَ أحْصَيْتَ الْاَعْمالَ، وَ اَخَذْتَ بِالنَّواصي وَ الْاَقْدامِ، وَ مَا الَّذي نَرى مِنْ خَلْقِكَ، وَ نَعْجَبُ لَهُ مِنْ قُدْرَتِكَ، وَ نَصِفُهُ مِنْ عَظيم سُلْطانِكَ،
___________________________________
شأنك "خ ل".
وَ ما تَغَيَّبَ عَنَّا مِنْهُ، وَ قَصُرَتْ اَبْصارُنا عَنْهُ، وَ انْتَهَتْ عُقُولُنا دُونَهُ، وَ حالَتْ سُتُورُ الْغُيُوبِ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُ اَعْظَمُ.

فَمَنْ فَرَّغَ قَلْبَهُ وَ اَعْمَلَ فِكْرَهُ، لِيَعْلَمَ كَيْفَ اَقَمْتَ عَرْشَكَ، وَ كَيْفَ ذَرَأْتَ خَلْقَكَ، وَ كَيْفَ عَلَّقْتَ فِي الْهَواءِ سَماواتِكَ، وَ كَيْفَ مَدَدْتَ عَلى مَوْرِ الْماءِ اَرْضَكَ، رَجَعَ طَرْفُهُ حَسيراً وَ عَقْلُهُ مَبْهُوراً، وَ سَمْعُهُ والِهاً، وَ فِكْرُهُ حائِراً.

دعاى آن حضرت در حمد و سپاس خداوند

پروردگارا! ستايش مخصوص توست بر آنچه مى گيرى و بر آنچه عطا مى كنى، و بر بهبودى و عافيتى كه مى دهى و بر آزمايشى كه مى نمائى، ستايشى كه رضايت بخشترين ستايشها برايت، و محبوبترين آنها بسويت، و برترين آنها نزد تو باشد، ستايشى كه تمام عوالم خلقت را پر سازد و تا آنجا كه اراده كنى برسد، ستايشى كه از تو دور و در پيشگاهت قصورى نداشته باشد، ستايشى كه تعدادش پايان نپذيرد و در پهنه زمان فنا در آن راه نيابد.

ما كنه عظمت تو را درك نمى كنيم، تنها اين را مى دانيم كه تو زنده و قائم به ذات خود هستى و ديگران به تو پابرجايند، هيچگاه خواب سبك و سنگينى تو را فرا نخواهد گرفت، شعاع ديده ها به تو نمى رسد و بينائى تو را درك نخواهد كرد، ولى تو چشمها را مشاهده مى كنى و اعمال و كردار را به شمارش در مى آورى، و زمام امور همگان بدست توست، اما آنچه از مخلوقاتت مشاهده مى كنى و بدنبال آن از قدرتت در شگفتى فرو مى رويم و سلطنت عظيمت را توصيف مى كنيم در برابر آنچه از ما پنهان است و چشمانمان از ديدن آنها قاصر و انديشه و افكارمان در برابر دركشان زانو زده، و پرده هاى غيب بين ما و آنها فاصله انداخته، بسيار عظيمتر است.

آن كس كه قلبش را از همه چيز خالى كند، و فكرش را بكار اندازد تا بداند چگونه عرش قدرتت را برقرار ساخته اى و مخلوقات را آفريدى، و چگونه آسمانها و كرات را در هوا معلق كرده، و زمينت را بر روى امواج آب گسترده اى، ديده فهمش وامانده، و عقلش مبهوت گرديده، و شنوائيش حيران، و انديشه اش سرگردان مى ماند.