دعاى آن حضرت در كفايت بلا

عبدالله بن فضل، از پدرش نقل مى كند كه گفت: همراه هارون الرشيد بودم، روزى غضبناك رو بمن كرد در حاليكه شمشير را در دست داشت و آنرا مى چرخاند - آنگاه دخول امام كاظم - كه بر او درود باد - را بر هارون الرشيد ذكر مى كند و اينكه آن حضرت را بر خلاف انتظار گرامى داشت، تا آنجا كه گويد: به امام عرضه داشتم: چه چيزى خواندى كه غضب هارون الرشيد را كفايت كردى؟ فرمود: دعاى جدم حضرت على، - كه بر او درود باد - كه آن حضرت هر گاه آن را مى خواند به لشكرى حمله نمى برد جز آنكه آنانرا پراكنده مى ساخت، و به جنگجويى حمله نمى كرد جز آنكه او را مقهور مى ساخت، و آن دعاى كفايت بلاست، پرسيدم: آن دعا چيست؟ فرمود: اين است:

خدايا! بيارى تو حمله كرده، و به كمك تو راه چاره مى جويم، و به نصرتت مى جنگم، و از تو يارى مى جويم، و به تو مرده و زنده مى شوم، جانم را بتو تسليم كرده و كارم را بتو واگذار نمودم، و نيرو و توانى جز به اراده خداى برتر و والا نيست.

خدايا! تو مرا خلق كرده و روزى داده، و مسرور نموده و پوشاندى، ميان بندگان به لطفت مرا بهره مند ساختى، هر گاه سرگردان شدم مرا باز گردانده، و هر گاه لغزيدم مرا نگاه داشتى، و هر گاه بيمار شدم شفايم دادى، و هر گاه تو را خواندم اجابتم نمودى، اى آقايم از من خشنود باش كه مرا خشنود كردى.

دعاؤه لدفع من يقيم على الظلم ولا يرتدع عنه

عنه عليه السلام: من ظلم و اقام ظالمه على ظلمه لايرجع عنه، فليفض الماء على نفسه أو يسبغ الوضوء و يصلّي ركعتين و يقول:

اَللَّهُمَّ اِنَّ فُلانَ بْنَ فُلانٍ ظَلَمَني، وَ اعْتَدى عَلَيَّ، وَ نَصَبَ لي، وَ اَمَضَّني وَ اَرْمَضَني وَ اَذَلَّني وَ اَخْلَقَني، اَللَّهُمَّ فَكِلْهُ اِلى نَفْسِهِ، وَ هُدَّ رَكْنَهُ، وَ عَجِّلْ جائِحَتَهُ وَ اسْلُبْهُ نِعْمَتَكَ عِنْدَهُ، وَ اقْطَعْ رِزْقَهُ، وَ ابْتُرْ عُمْرَهُ.

وَ امْحُ اَثَرَهُ، وَ سَلِّطْ عَلَيْهِ عَدُوَّهُ، وَ خُذْهُ في مَأْمَنِهِ، كَما ظَلَمَني وَ اعْتَدى عَلَيَّ، وَ نَصَبَ لي، وَ اَمَضَّ وَ اَرْمَضَ، وَ اَذَلَّ وَ اَخْلَقَ، اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْتَعيذُ
___________________________________
استعديك، فاعذنى "خ ل".
بِكَ عَلى فُلانِ بْنِ فُلانٍ فَاَعِذْني، فَاِنَّكَ اَشَدُّ بَأْساً وَ اَشَدُّ تَنْكيلاً.

فانه لايمهل ان شاء الله تعالى، يفعل ذلك ثلاثاً.