عن حريز السجستاني قال: حججت فدخلت علي ابي عبدالله الصادق عليه السلام بالمدينة، و اذا بالمعلّي بن خنيس رحمه الله يشكو اليه وجع الفرج - الى ان قال: - قال عليه السلام: عوّذة بالعوذة الّتي عوّذ بها اميرالمؤمنين عليه السلام أباواثلة ثم لم يعد.
قال له المعلّي: يابن رسول الله و ما العوذة؟ قال: قل بعد ان تضع يدك اليسرى عليه وتقول:
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ، بَلى مَنْ اَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ اَجْرُهُ عِنْدَ رَبَّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ،
___________________________________
البقرة: 112. اَللَّهُمَّ اِنّي اَسْلَمْتُ وَجْهي اِلَيْكَ، وَ فَوَّضْتُ اَمْري اِلَيْكَ، لا مَلْجَأَ وَ لا مَنْجا مِنْكَ اِلاَّ اِلَيْكَ - ثلاث مرّات.
فانك تعافى ان شاء الله تعالى.
دعاى آن حضرت در تعويذ براى درد آلت تناسلى
حريز سيستانى گويد: به حج رفته و در مدينه بر امام صادق - كه بر او درود باد - وارد شدم، در آن مجلس معلى بن خنيس از درد آلت تناسليش شكايت نمود - تا آنجا كه گويد -: امام فرمود: تعويذ حضرت على - كه بر او درود باد - را بر آن بخوان، همان تعويذى كه آن حضرت بر ابو وائله خواند و دردش تسكين يافت.
معلى گفت: اى پسر پيامبر آن تعويذ چه بود، فرمود: بعد از آنكه دست چپت را روى آن نهادى سه بار بگو:
بنام خدا و بياد او، آرى هر كه تسليم خداوند شد و نيكوكار بود اجر و پاداشش نزد خداوند بوده و ترس و اندوهى براى آنان نيست، خدايا خود را بتو تسليم نموده و كارم را به تو تفويض كردم، پناه و پناهگاهى از تو جز به تو نيست.
كه ان شاء الله تندرست مى گردى.