دعاؤه لرد الغائب والابق

اَللَّهُمَّ اِنَّ السَّماءَ سَماؤُكَ، وَ الْاَرْضَ اَرْضُكَ، وَ الْبَرَّ بَرُّكَ، وَ الْبَحْرَ بَحْرُكَ، وَ مابَيْنَهُما فِي الدُّنْيا وَ الْاخِرَةِ لَكَ.

اَللَّهُمَّ فَاجْعَلِ الْاَرْضَ بِما رَحُبَتْ عَلى فَلانِ بْنِ فُلانٍ اَضْيَقَ مِنْ مَسْكِ جَمَلٍ، وَ خُذْ بِسَمْعِهِ وَ بَصَرِهِ وَ قَلْبِهِ، اَوْ كَظُلُماتٍ في بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشيهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ، اِذا اَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَريها، وَ مَنْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ.

و اكتب حوله آية الكرسي، و علّقه من الهواء ثلاثة ايّام، ثمّ ضعه حيث كان يأوى و يرجع.

دعاى آن حضرت براى بازگرداندن شخص غائب و برده فرارى

خدايا! آسمان آسمان تو، و زمين زمين تو، و خشكى خشكى تو، و دريا درياى توست، و آنچه در بين اين دو در دنيا و آخرتست براى توست.

خدايا! زمين را با تمامى گستردگيش براى فلانى پسر فلانى تنگتر از پوست شتر قرار ده، و گوش و چشم و قلبش را از عمل باز دار، يا همانند تاريكيهايى در درياى مواج است كه موجها روى يكديگر قرار گرفته اند و از فراز آنها ابرى واقع شده تاريكيهايى در پى هم آمده اند، هرگاه دستش را بيرون بياورد آنرا نمى بيند و خداوند براى هر كه نور و روشنائى قرار نداده نورانيّتى براى او نيست.

و پيرامون آن آية الكرسى را نوشته و سه روز آنرا در هوا آويزان نما، سپس آنرا در جايى كه به آنجا رفت و آمد مى كند قرار ده.